مشورت

مشورت

وقتی زندگی های از هم پاشیده را می بینم ناراحت می شوم زندگی هایی در استانه متلاشی شدن و یا متلاشی شده فقط گریه تنها واکنش احساسی می تواند باشد چه کنیم که این اتفاق نیفتد ممکن است بعضی ها رودر وایسی داشته باشند و نتوانند با خانواده خود مشورت کند اما مشورت یک اصل ضروری زندگی است که باید همه از ان بهره ببرند

میتوان موضوع را جور دیگری مطرح کرد مثلا نگید که پسری به من اظهار علاقه نموده است  به جای ان بگید یکی از دوستانم هست که پسری به او علاقه دارد بهترین کاری که این دختر باید انجام دهد چیست و باید بدانید حرفهای بزرگتر ها در این مورد را جدی بگیرید چون که حیات و یا مرگ زندگی شما به این مشورت بستگی داره

باید کل زندگیتان را به دست یک مشاور دلسوز بسپارید زیرا یک مشاور خوب باید دو خصلت داشته باشد یکی دانایی و مسلط بودن روی ازدواج و دیگری دلسوز بودن

مطمئن باشید که مشاوری که فقط وقتی شما را می بیند شما را به یاد می اورد مشاور خوبی نیست مشاور باید دلسوز مردم باشد

خانواده دلسوز شما هستند و البته از شما بیشتر میدانند این را به دختران و پسران جوان می گویم در ضمن مشورت با مردان بیشتر کارایی دارد و مشورت با پدر بهتر از مادر است زیرا پدران بهتر می توانند دورتر را ببینند در حالیکه مادران نزدیک را بهتر می بینند

کاهش اختلاف نظر

کاهش اختلاف نظر 

 اختلاف عقیده واختلاف نظر میان زن و شوهر وجود دارد به همین دلیل پدر و مادر که زندگی را تجربه کرده اند باید از خانواده ای برای فرزندشان همسر انتخاب کنند که اختلاف نظر های مهم و مشکل ساز نداشته باشند از جانب دیگر پدر و مادر دختر باید دقت کنند که اختلاف نظر میان خواستگار دخترشان با دخترشان سر موضوعات مهم نباشد . اگر ازدواجی صورت گرفت و همسران اختلاف نظر جدی داشته باشند چه باید کرد همانطور که در متن زندگی مشترک نوشتم پس از ازدواج همسران وظیفه دارند نسبت به تغییر خود تلاش کنند انها باید اختلاف نظر را با مذاکره از بین ببرند مثلا اگر مردی سیگار می کشه این اختلافی را ایجاد می کنه یکی اینکه دود سیگار نفس طرف را اذیت می کند دیگر این که دهان طرف سیگاری را بد بو می کنه پس باید مرد سیگار را ترک کند و نمی توان از زن درخواست کرد که او را تحمل کند . پس در اختلاف نظر ابتدا باید معلوم شود کی اشتباه می کند و حق با کیست و باید کسی که اشتباه می کند خود را درست کند زن و مرد در زندگی مشترک باید تمام اختلاف نظرات را از بین ببرند تا یک زوج طبیعی شوند و عاطفه و عشق در زندگی انها ایجاد شود در کسانی که این مسیر را طی نمی کنند کم کم اختلافات ، عشق و دوستی را از بین میبرد و به فکر جدایی میافتند اما این جدایی سخت است و اگر فرزند داشته باشند سختتر پس بهتر است اگر هنوز جدا نشده اند اقدام به مذاکره نمایند و پس از مشخص شدن مشکل کسی که مقصر است خود را اصلاح کند . اما اگر از هم جدا شده اند و فرزند دارند قبل از مراجع و به اصطلاح شروع زندگی مشترک برای بار دیگر باید ابتدا اختلافات را از بین ببرند و وقتی عشق در وجودشان ظاهر شد به زندگی مشترک برای بار دیگر اقدام کنند ولی تا قبل از این اتفاق نباید به زندگی مشترک برگردند زیرا کار اشتباهی است.

تاریخ قابل اعتماد نیست

تاریخ قابل اعتماد نیست.............

اثبات اینکه تاریخ قابل اعتماد نیست چندان سخت نیست فقط نیاز به یک منبع موثق خبر دارد ایا میتوان به انسان اعتماد کرد ؟

جواب خیر است چرا؟

برای اینکه انسان چند محدودیت دارد اول انسان احاطه علمی کاملی به موضوع ندارد

برای اینکه بتوانیم کاملا حقیقی تاریخ را بنویسیم باید تمام جزئیات تاریخ را بدانیم ایا انسان میتواند با قاطعیت بگویدکه روی یک اتفاق احاطه علمی کامل دارد ؟

وقتی چند نفر در باره یک اتفاق نظر میدهند شاهد اختلاف سخنان میشویم ایا انسان عاقل میتواند از میان چند نقل قول یکی را به عنوان صحیح انتخاب کند؟

حالا با یک مثال تفاوت یک حادثه تاریخی به نقل از خدا و انسان بیان میکنم

چگونگی خلقت عیسی پسر مریم :

 انجیل که توسط دانش اموزان عیسی نوشته شده است عیسی را پسر خدا معرفی میکند اگر به این نقل تاریخی فکر کنیم علت این اندیشه غلط را در می یابیم انسانها نمیتوانند ان چه را با سابقه ذهنی خود مخالف است  را هضم کنند سابقه ذهنی مردم این است که تنها را ه خلقت انسان از طریق زندگی مشترک بین مرد و زن است یعنی نقش دو نفر حتمی است و نمیتواند فرزند از یک مادر متولد شود از طرفی چون که عیسی در گهواره حرف زد و ورد کلامش هم خدا بود اندیشه زنا کار بودن مریم را نمی توانستند بپذیرند لذا گفتند عیسی پسر خدا است و خدا پدر عیسی است و اگر به سخنان کشیشان مسیحی دقت کرده باشید لفظ پدر برای خدا و پسر برای عیسی بسیار تکرار میشود به اصطلاح روی این دو کلمه تاکید میکندد یعنی تاکید روی اشتباهترین و بی اساس ترین کلمات

اما قران ضمن رد تاریخ حقیقت تولد عیسی را توضیح میدهد . برای خدا هر نوع خلقتی ممکن است مانند خلقت ادم بون پدر و مادر و منظورش این است که همانطور که ادم را خلق کردیم میتوانیم خلقت های گوناگونی داشته باشیم از جمله خلقت عیسی از مادرش و بدون پدر ایا میتوان گفت ادم فرزند خدا است .

درستش این است که گفته شودعیسی مخلوق خدا است و یا ادم مخلوق خدا است  و به کار بردن نام پدر برای عیسی زشت و بد اخلاقی است چون که لازمه اش این است که خدا ارتباطی از نوع زندگی مشترک با مریم داشته باشد پس حالا که اینطور نیست و همه به باکره بودن مریم اعتقاد دارند بکار بردن این جملات اشتباه است

از اشکالات دیگر تاریخ بزرگنمایی است معمولا انسانها شخصیتهای تاریخی را بزرگنمایی میکنند و از کاه کوه میسازند و بسیار ان شخصیت را عظیم جلوه میدهند چنان که برای بزرگنمتایی مسیح گفتند مسیح فرزند خدا است